بعد پنهان

هویت و معنای پنهان و حکمی در معماری

بعد پنهان

هویت و معنای پنهان و حکمی در معماری

آخرین نظرات
  • ۳۱ فروردين ۹۴، ۲۰:۱۰ - محمدرضا فلاح
    زیباست

برگ و ساز نو ی دلهایمان ، پر از عطر حضورت

رخت نو ارزانی درخت

رنگ نو ارزانی گل

عیدی ما تو باش

             تو قدری سپیدی شکوفه  ی اندیشه ،بر ما بپاش

مرا همین سیب و سیر و آیینه بس

به فرشته آب قسم

آب پاگشای قدمهای حضورت

..........................................................  باغ بی رنگی را نصیب دلهایمان کن

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۴
سیما منصوری

هوای دلت پاک و سالم می شود.

از بس آسمان شهرم ابری و دود آلود و گرفته است ؛ داشت یادم می رفت که آسمان باید آبی باشد. بعد از مدتها از بام خانه تا ته شهر را می شد دید. همه چیز شفاف و زلال بدون کدورت و گرفتگی و ابهام . بدون تردید انگار می شد قلب تک تک خانه های شهر را دید که رحمت تو را شکر می کنند.

تو که می توانی دل آسمان این شهر بزرگ را این قدر آبی کنی.

تو که می توانی غروب آسمان شهرم را به رنگ طلایی غروبهای عمیق و با شکوه کویر شبیه کنی.

هوای دل من هم می خواهد که شبها بباره

                                       که روزها بوزد

                                        و غروبها از فرط زیبایی مثل کویر بی مانند بشود

یا رئوف ویا رحیم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۴
سیما منصوری

مرا از مسیر و حرکت هراسی نیست. .. مرداب نیستم، گندآب نیستم، رودخانه ای هستم که از مسیرهای پرسنگلاخ و باریک و یا از پهناهای فراخ عبور کرده ام. از مسیرهای هموار و صاف گذشتم و راههای پر و پیچ و خم مرا به زانو در نیاورد. گاهی شاید توقفی در هر بخشی از مسیر داشتم. گاه دلبستم به شگفتی ها و زیباییهای دنیات و گاه دل کنده ام و گاه در میان دلبستن و دل کندن در این تنگنا گرفتار مانده بودم.

 اما هر بار ندایی از درون مرا فرا می خواند گذر کن. برو و نمان. اینجا جای ماندن نیست. بمانی غرق می شوی. باتلاق می شوی. مرداب می شوی. عبور کن تا حیات پیدا کنی. به وجودهای اعتباری دل بسته مشو. وجود حقیقی را دریاب. دل نبند .اکتفا نکن. خوشی ها و ناخوشی ها چون اعتباری اند خود را گرفتار شادی های گذرا و غمهای ناپایدار نکن. 

عبور کن...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۳ ، ۱۰:۴۵
سیما منصوری

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است.

دنیا برای از تو سرودن مرا کم است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۱۶:۵۰
سیما منصوری

هنگامی که پایان نامه کارشناسی ارشدم که " باغ ایرانی؛ منزلگاه تقدیس گوهرهای چهارگانه " بود را می نوشتم به ابعاد مفهومی باغ که به معنای بغ- بگ - باگا و به معنای بخش و بخشیدن و بخشودن ( تجلی بخشش حق بر گیتی ) که رسیدم فهمیدم که باغ وقتی باغ می شود که درخت بخشندگی داشته باشد.بخشش سرآغاز کلام مقدس قرآن " الرحمن " همه نیکی هایی چون رحمت و برکت، رحمانیت و رحیمیت از همین مفهوم بخشندگی است. جایی که باغ پدیدار می شود.

یک سال بعد از دفاع پایان نامه استاد علم چهارگانه ها هم که مرا معاینه کرد؛ به من ذکر " یا رئوف و یا رحیم " را داد. و من می دانستم این دانه هنوز در وجودم به ثمر ننشسته. مثل بعضی از دانه ها که میکاری اما سبز نمی شود

... ای باغبان دلهای مومنان دانه نیکویی و بخشش را در وجودم قرار ده امید دارم سبزی این دانه روزی  وجودم  را آبادی ببخشد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۳ ، ۲۱:۳۳
سیما منصوری

ای که نام تو طلوع صبحهای زمستانی دلم را گرما می بخشد.

ای که مهربانی های تو با من هیچ وقت پایانی ندارد

 ای که یاد تو همه ظرف تنهایی ام را آنچنان لبریز از حضور ناب تو می کند که باور نکرده ام سالهای قشنگ جوانی ام در تنهایی سپری می شود.

ای که کلمه های تو دلنشین ترین هم صحبت شبهای سرد وجودم است.

.................

هیچگاه این حال عاشقی را از من نگیر.......

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۳ ، ۱۸:۲۱
سیما منصوری